روایتی مستند از روند تولید برنامه دو خط روضه
دورترها،بوی عشق از دورترها خواهد آمد
مشک غزل را روی دوشم می گرفتم در لابه لای خیمه ها
چنان تمام زمین را شکوه ماه گرفت
به نام حضرت عاشق سلام بر پیکر
زلف درخون شناوری داری
با نامه ی کوفی شده ایی کرببلایی
در میان واژه ها خنجر بناشد بهتر است
آمده ام داغ شوم یکسره داغ از چشمت
ای کاش این دل به پای درد و بلایت بمیرد
تا روز قیامت بخدا پرچم سرخ
نفس کربلا مشک فشان خواهد شد
افتاده بود برلب دریا برادرت
شکوه عاشقی تا دید خورشید
غریب باشی و از دست آشنا بخوری