با نامه ی کوفی شده ایی کرببلایی
در میان واژه ها خنجر بناشد بهتر است
آمده ام داغ شوم یکسره داغ از چشمت
ای کاش این دل به پای درد و بلایت بمیرد
تا روز قیامت بخدا پرچم سرخ
نفس کربلا مشک فشان خواهد شد
افتاده بود برلب دریا برادرت
شکوه عاشقی تا دید خورشید
غریب باشی و از دست آشنا بخوری
پشت صحنه تولید مجموعه تلویزیونی «دوخط روضه»
حسین فکری و کلمتی، لا بل شفای
زینب دوید،دست به سر داغ بر جگر
السلام ای تن توفنده ی دریا حرکات
آسمان در داغ آتش تو می سوزد حسین
هم تشنگی امان مرا برده هم بی کسی این پدر خسته